کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده:در این پست شعری در مورد پرستار آورده شده است.
دیشب شب بدی بود
بسیار بدتر از بد
زیرا که تب به جانم
یک تیر آتشین زد
می سوخت مثل کوره
تا صبح پیکر من
دستی نبود اما
از لطف بر سر من
تب بود و درد هم بود
مادر نبود اما
تا با محبّت خود
تسکین دهد دلم را
اما نه ، یک نفر بود
در آن سیاهی شب
وقتی که او می آمد
می رفت از تنم تب
از کوشش پرستار
شب شد چو روز روشن
امروز خوب خوبم
تب رفته از تن من
والدین و مربیان گرامی برای اشنایی بیشتر فرزند دلبندتان با مناسبت روز پرستار می توانید از این شعر استفاده کنید.